فنجان بی ادعا

وقتی تنهایی بهت فشار میاره

وقتی نمیتونی خاطرات گذشته رو فراموش کنی. چنگ میندازی به قدیما

خاطرات خوش و حتی بد قدیم

به پیام های خصوصی همین وبلاگ

به خاطرات لعنتی که فراموش نمیشن!

چرا تو که نمیخواستی بمونی . اونطوری رفتی!

این چندسال که هیچ. ده سال دیگم بگذره نمیتونم فراموشت کنم لعنتی

فنجان بی ادعا...

من تو را يك شبه در دلم جا نكردم  كه با نبودنت فراموشت كنم  نجابتت را با ديدن نگاه آزاردهنده ي مردان يافتم محبتت را با ديدن سردي اطرافيانم يافتم  و زيباييت را هنگامي يافتم كه در مقابل تمام زيبايي ها نا فنجان بی ادعا...ادامه مطلب

نویسنده حمیدرضا  تاریخ ارسال یکشنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۵ در ساعت 1:59

فنجان بی ادعا...

نویسنده حمیدرضا  تاریخ ارسال یکشنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۵ در ساعت 12:21

فنجان بی ادعا...

هزار بار میخوامت!

هزار بار سلام دادنت را دلتنگی میکنم

اما باز به خودم میگویم شاید نخواهتت، بگذار آنکه را دوست دارد بخواهد

اگر میخواستت یه نشانه میدیدی

دریغ از یک نشانه! 

پ.ن: نمیتونم، دارم میمیرم از نداشتنت! از نبودنت! 

 

 

 

 

فنجان بی ادعا...

طاووس من ! حتی تو هم در حسرت رنگی !

حتی تو هم با سرنوشت خویش در جنگی !

 

یک روز دیگر کم شد از عمرت ، خدا را شکر

امروز قدری کمتر از دیروز دلتنگی

 

از " خود " گریزانی چرا ای سنگ ! باور کن

حتی اگر در کعبه باشی باز هم سنگی

 

عمریست در نی شور شادی میدمی اما

از نی نمی آید به جز اندوه آهنگی

 

دنیا پلی دارد که در هر سوی آن باشی

در فکر سوی دیگری ! آوخ چه آونگی!

فنجان بی ادعا...

هرچه آيينه به توصيف تو جان كند نشد

آه، تصوير تو هرگز به تو مانند نشد

 

گفتم از قصه ي عشقت گرهي باز شود

به پريشاني گيسوي تو سوگند نشد

 

خاطرات تو و دنياي مرا سوزاندند

تا فراموش شود ياد تو هرچند نشد

 

من دهان باز نكردم كه نرنجي از من

مثل زخمي كه لبش باز به لبخند نشد

 

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند

بلكه چون برده مرا هم بفروشند  

فنجان بی ادعا...

به خاطر خودت می‌گویم که سردت نشود که دلت نلرزد که ترس برت ندارد که دستت خالی نماند به خاطر خودت می‌گویم دوستم داشته باش که در سالن انتظار بلیط سینما را صدبار نخوانی که سرت را گرم کرده باشی که در اتوبوس راحت بخوابی و نترسی ایستگاه را جا بمانی که اس ام اس ساده رسیدم، بخواب، دلت را خوش کند که در مهمانی کسی ناگهان پشت گردنت را ببوسد که بتوانی راحت شعر سیدعلی صالحی را کنار دفترت بنویسی که ترست بریزد و تو هم شعر بنویسی که ترست بریزد و در کوچه برقصی که عصر جمعه دستت برود به من زنگ بزنی به خاطر خودت می‌گویم دوستم داشته باش که ادبیات بی استفاده نماند و شعرهای ع فنجان بی ادعا...ادامه مطلب

 

من تورا زور نکردم که  

کنارم باشی

فقط از رفتنت این پسر

 کمی میمیرد !

پ.ن:

بعضی حرف ها، بعضی نیش ها، بدجور دل را میشکند، بدجور

فنجان بی ادعا...

سعی کنین عاشق کسی تنهایی نشوید

یا در عین واحد همزمان  با هم عاشق بشوید یا اصلا نشوید

هزار هزار بدی دارد

باید هزار هزار جواب چرا بدهی

چرا هایی که خودت هم جوابشان را نمیدانی

تقلا کنی برای کسی که باید مال تو باشد، و درد دارد دلیل این باید را به او بفهمانی

کمرت میشکنه زیر بار این چراهایی که خودت هم نمیتوانی بفهمانی اش

 

فنجان بی ادعا...